تشخیص زمان عود و لغزش
چندتا از مواردی که نشون میده ما شرایط عود و لغزش رو داریم
۱.بیحوصلگی به جلسات
۲.وسواس زیاد
۳.تناایی بیش ار حد و انزوا
۴.بی حوصلگی نسبت به نظافت شخصی
۵.پرخوری بیش از اندازه
۶.بی تفاوتی نسبت به روند درمانی
چندتا از مواردی که نشون میده ما شرایط عود و لغزش رو داریم
۱.بیحوصلگی به جلسات
۲.وسواس زیاد
۳.تناایی بیش ار حد و انزوا
۴.بی حوصلگی نسبت به نظافت شخصی
۵.پرخوری بیش از اندازه
۶.بی تفاوتی نسبت به روند درمانی
تنها مسئله ای که باعث ناکامی ما در بهبودی میشود موضع بی تفاوتی و بی حوصلگی نسلت به اصول انجمن است.سه اصل اصول انجمن
صداقت
روشن بینی
تمایل می باشد.ما با ر دست داشتن این سه اصل با سلامت به راه راست وارد شده ایم.
ما احساس میکنیم که برخوردمان با بیماری اعتیاد کاملا واقع بینانه ست.هیچ چیز ارزش درمانی کمک یک معتاد با معتاد دیگر را ندارد.ما معتقدیم که روشمان کاملا عملی ست.زیرا یک معتاد بهتر از هرکس دیگر قادر است یک معتاد دیگر را درک و کمک کند.ما معتقدیم که هرچه زود تر با مشکلات اجتماعی روزمره ی خود روبروشویم به همان نسبت سریع تر میتوانیم تبدیل به اعضای فابل قبول مسئول و سازنده اجتماع خود شویم.تنها راه جلوگیری اعتیاد خودداری از مصرف در همان بار اول است.اگر شما هم مثل ما هستید،میدانید که مصرف یک بار زیاد وهزار بار کافی نیست.ما بر روی این نکته قویا تاکید میکنیم که مصرف هرگونه ماده مخدر و یا جایگزین کردن نوع دیگری به جای آن آتش اعتیادمان را دوباره شعله ور میکند.
تفاوت قائل شدن بین الکل و دیگر ماده های مخدر باعث لغزش بسیاری از معتادان شده است.
قبل از پیوستن به انجمن ما الکل را چیز جداگانه ای میدانستیم.الکل یک ماده مخدر است و ما افرار مبتلا به بیماری باید از هرگونه ماده مخدر پرهیز کنیم تد پاک بمانیم.
۱.جسم
۲.ذهن
۳.احساسات و عواطف
۴.شخصیت و خصو صیات
۵.روابط
۶.دوازده قدم
*جسم
خب من زمانی گه مصرف میکردم به جسمم آسیب زدم،به جای اینکه بخوام به خودم برسم و خودمو بازسازی کنم همش در گیر تهیه مواد مصرفیم بودم به خاطر همین نه قیافه درست حسابی داستم،نه از لحاظ جسمی سالم بودم من به واسطه مصرف مواد به کلیه ام،به معدم و...آسیب زدم.ولی وقتی تصمیم به ترک مواد گرفتم سبامتیمو به دست آوردم وقتی تو فیزیک بودم گوشت بدنم مثل گوشت پرنده لب طاقچه بود ولی با تغدیع مناسب و برنامه جدبد تودمو ترمیم کردم
*ذهن
من زمانی که مصرف میکردم از ماهیت بیماری خودم اطلاع نداشتم اصلا فوگکر نمیکردم اعتیاد به این میگن از وقتی که با برنامه آشنا شدم از بیماری خودم آگاهی پیدا کردم ذهنم باز شد.
*احساسات و عواطف
من در زمان مصرف از لحاظ احساس آدم حساسی بودم ولی کنترل نداشتم بی هوا گریه میکردم نیخندیدم داد میزدم به همه ابراز احساسات میکردم هیچی واسم مهم نبود ولی به واسطه قطع مصرف مواد احساساتم بهم برگشت الان میدونم کدوم حسم واقعیه کدوم حسن غیر واقعی
*شخصیت و خصوصیات فردی
زمانی که مصرف میکردم من آدمی بودم که تو هر جمعی مینشستم با هرکی نشست و برخاست میرکردم اگه مصرف کننده هر کاری میکرد منم از اون تقلید میکردم ولی به واسطه قطع مصرف مواد شخصیتم بهم برگشت الان میدونم باید واسه حفظ شخصیتم چه عملی انجام بدم
*روابط
من ور زمان مصرف واسه خودم مهم نبودم به خودم آسیب میزدن به جسمم به روحم به روانم به احساساتن خب مصرف کننده بودم ک تعادل نداشتم رابطم با خانواده که اصلا خوب نبود همه رو مقصر میدونستم از همه نفرت داشم ارگز همه بدم میومد رابطم با خدا که اصلا روبراه نبود اگه به چیری که میخواستم میرسیدم میگفتم رگزرنگی خدگودم بود اگه هم نمیرسیدم با خدا دعوا داستم اصلا تعادل روحی روانی نداشتن ولی به واسطه قطع مصرف مواد خودمو دوست دارم واسه خودم ارزش قائلم به خودم و به جسمم و به روانم آسیب نمیزنم دیگدگران و خانوادمو دوست دارم بهشون اهمیت میدم اونا دیگه مقصر نمیدونم دابطم با خدا خوب سده الان خدا رو تو زندگیم احساس میکنم الان میدونم اون بود که الان من زندم شکرش میکنم همه اینا به واسطه قطع مصرفه
*دوازده قدم
بیماری من ۳درصد مواد مخدر رو شامل میشه ۹۷درصدش نواقص شخصیتی منه که با کار کرد قدمها من میتونم زندگی بدون مواد رو تجربه کنم خب من پر از نقصم لجبازی،غرور،منیت و ...منچون خودمو نمیشناختم واسه سرکوب کردن نواقصم به مواد روی آوردم
امیدوازم با کارکرد قدمها و موندن تو برنامه لذت زندگی کردن سالم رو بچشم
خرید اینترنتی انواع پوشاک زنانه مردانه و بچگانه حامی مجموعه ناجیان
موفق باشید
انجمن معتادان گمنام،به عنوان یک کل،هیچ عقیده ای در مورد موضوعات خارجی از جمله مسائل مربوط به سلامتی ندارد.توجه ما بر روی بهبودی از بیماری اعتیاد معطوف است.اگرچه وقتی دچار یک بیماری یا مصدومیت میشویم،بهبودی سخت تر میشود ولی این مسئله نباید ما را از بهبودی دور سازد.
مسوولیت نهایی برای تصمیم گیری های پزشکی به عهده خود فرد میباشد.اگر ما انتخاب کنیم که مصرف دارو را بپذیریم در آن صورت همیشه حمایت های زیادی در انجمن جهت کمک به ما موجود است.به طور مثال ما میتوانیم دوازده قدم را تمرین کنیم،با راهنمای مان تماس مرتب داشته باشیم،در مورد احساسات و انگیزه هایمان بنویسیم و در جلسات مشارکت کنیم.با حمایت سایرین در انجمن معتادان گمنام،ما قدرتی را که لازم داریم تا برای بهبودی شخصی خود تصمیمات سالم بگیریم ،کسب میکنیم.
استفاده از دارو در بهبودی،اغلب بحث برانگیز است.بهتر است پیشنهاد کتاب پایه مبنی بر مشاوره با متخصصین در زمینه مشکلات پزشکی مان را به یاد داشته باشیم که تنها لازمه عضویت،تمایل به قطع مصرف است.ما هم به عنوان اعضا میتوانیم قضاوت متن نسبت به سایرین را کنار بگذاریم،پاکی برای هر کدام از ما موضوعی ست که باید به صورت شخصی با راهنما و نیروی برترمان در باره آن تصمیم بگیریم.قضاوت ما ممکن است باعث صدمه بزرگی به یک معتاد دیگر شود.
"من کسی بودم که اعتقاد داشتم مصرف هر چیز به هر دلیلی لغزش محسوب میشود.تا وقتی که خودم در بهبودی ،با چنین شرایطی روبرو نشده بودم،فکر نمیکردم که شاید خودم هم روزی مجبور به مصرف دارو شوم.به یاد دارم که به جلسات میرفتم و افراد از من میپرسیدن که ،آیا من لغزش کرده ام و به من میگفتن که یک چیپ سفید بگیرم.این طرز برخورد خیلی مرا آذار میداد و می ترساند.من احساس طرد شدگی و تنهایی می کردم زیرا به نظر میرسید که هیچ کس نمیفهمد که من چقدر به به قدرت و امید نیاز دارم".
وقتی برای کسی که او را میشناسیم دارو تجویز میشود،ما میتوانیم با پیشنهاد و توجه،هدف اصلی مان را بر آورده سازیم.
"بدن من تفاوت بین استفاده از دارو های مسکن ضروری و سواستفاده از مواد مخدر را نمیداند.امروز من باید با خودم صادق بوده و برای کمک گرفتن به نیروی برترم رو بیاورم.هر بار که داروی مسکنی برای من تجویز میشود من انگیزه هایم را برای مصرف آن دارو بررسی میکنم.آیا من از دارو برای نشئه شدن استفاده میکنم؟آیا من تصور دارم که دارم درد یا واقعا درد دارم؟آیا در مورد آن مبالغه میکنم؟آیا الان این دارو ضروری است؟اگر ضروری است،یک شبکه حفاظتی،بین راهنما،دوستان بهبودی،خانواده و تیم پزشکی من،میتواند تشکیل شو.تا من تحت کنترل دارو نباشم.احتمالا برای تنظیم یا کنترل مصرف هر دارویی من بدترین فرد هستم".
وقتی ما در زمان ترک مواد مصرفی خودمون به خاطر برطرف کردن دردهای فیزیکی از داروهای مسکن استفاده کنیم تحمل درد آسونتر میشه ولی این کار موجب میشه علاوه بر اینکه سم مواد اولیه دیر تر از بدن خارج بشه موادی که از این مسکن ها دوباره به بدن ما میرسه خودش ترک جدا گونه ای داره